قصهی ما یه سفر بود یه سفر تا خود رویا تا ته یک شب روشن سفری تا خود فردا یه طرف گریز از تو یه طرف به تو رسیدن دل سپردن به یه رویا خواب دست تو رو دیدن قصه رو از نو شروع کن من به آخرش رسیدم من تو سادگیِ عشقت هیبت دستامو دیدم من میخوام ساده بمونم تا تو عاشقم بمونی تا تن خستهی من رو تا ته شب بکشونی واسه لمس کودکیهام راه برگشتن من کوش؟ راهیام تا بی نهایت تا کلید فتح جادو شب بی تو رفتن من شب بی نبض ستاره است وقت شعر از تو گذشتن این یه آغاز دوباره است
کوچ
بابک زرین، سعید شبانینژاد، محمد فرشتهنژاد، ستار اورکی، حامی
تا کوچ من به تو چیزی نمونده بود وقتی نگاه تو از گریه میسرود با تو چه ساده بود هم آسمون شدن وقتی که آینهها شعله به شب زدند چیزی نمونده بود تا خواب رازقی تا ناز نسترن، تا فصل عاشقی چیزی نمونده بود با تو یکی بشم با تو رها از این آواره گریه شم من مثل تو هنوز باور نمیکنم روزی از این قفس هجرت کنیم بهم باید سفر کنم از پشت پنجره شاید نگاه تو از یاد من بره حرفی نزن به من از موج و از نسیم چیزی نمونده بود تا هم نفس بشیم چیزی نمونده بود تا هم نفس بشیم من مثل تو هنوز باور نمیکنم روزی از این قفس هجرت کنیم بهم باید سفر کنم از پشت پنجره شاید نگاه تو از یاد من بره حرفی نزن به من از موج و از نسیم چیزی نمونده بود تا هم نفس بشیم چیزی نمونده بود تا هم نفس بشیم
وقتی شب از کوچه رد شد حکم خنده تا ابد شد وقتی گل صد تا سبد شد یاد من باش یاد من باش وقتی غم خونه نشین شد وقتی سایه نقطه چین شد روزگار بهتر از این شد یاد من باش یاد من باش هرجا راه بسته دیدی آینه ی شکسته دیدی یا یه مرد خسته دیدی یاد من باش یاد من باش سر پیچ هر ترانه پشت هر حرف و بهانه تا همیشه عاشقانه یاد من باش یاد من باش جای من رو خالی کن اگه خورشید در اومد اگه جادوی سیاهی بی اثر شد یاد من باش جای من رو خالی کن اگه غصه سر اومد اگه قاصدک دوباره خوش خبر شد یاد من باش وقتی شب از کوچه رد شد یاد من باش یاد من باش
خاکستر شب
بابک زرین، سعید شبانینژاد، محمد فرشتهنژاد، ستار اورکی، حامی
شبها که بغض میکنی دنیا سکوت میکنه زمان به صفر میرسه زمین سقوط میکنه شبها که بغض میکنی به مرز مرگ میرسم به گریه کوچ میکنم ببین چقدر بی کسم دریایی از آرامشی من طرحی از خروش رود زیباترین شعر جهان چشمای غمگین تو بود پشت کدوم ساعت شب درگیر این سفر شدیم چه دیر به هم رسیدیمو بی وقفه شکل هم شدیم تو که به غنچه کردن گلهای باغچه دلخوشی از عمق خاکستر شب چگونه شعله میکشی فرصت بده گریه کنم که بی نهایت عاشقم فکر گریز از شب و طوفان این دقایقم بگو کجای زندگیم گمشده بودی عشق من که خاطرات من همه در تو خلاصه میشدن شبها که بغض میکنی دنیا سکوت میکنه زمان به صفر میرسه زمین سقوط میکنه شب ها که بغض میکنی غصه به اوج میرسه دوباره شعله غروب به قلب موج میرسه
پرستش
بابک زرین، سعید شبانینژاد، محمد فرشتهنژاد، ستار اورکی، حامی
نبودی نبودم تو هستی که هستم بـه تو تکیه میدم تـــو رو میپرستم به تو تکیه میدم که عاشقترینی کــه دلـواپس لحظههــای زمینی من از تو نگفتم شنیده گرفتی بـه یادت نبودم ندیده گرفتی نبودی نبودم تو هستی که هستم بـه تو تکیه میدم تو رو میپرستم میخوام مثل آینه پیش روت بشینم تو رو با تموم وجودم ببینم بذار روح من با نگات زیر و رو شه بذار پیرهن آسمونُ بپوشه همه دلخوشیهام گذشت و تو موندی تو بیراهههامُ به مقصد رسوندی امیدم به جز تو شده نا امیدی همیشه تو آخر به دادم رسیدی نبودی نبودم تو هستی که هسـتم به تو تکیه میدم تو رو میپرستم
سوگند
بابک زرین، سعید شبانینژاد، محمد فرشتهنژاد، ستار اورکی، حامی
وقتی میخندی زندگی زیباست چشمای سردت مثل آسمون همرنگ دریاست با تو تکرار شوق پروازم با تو دنیایی از آسمونو آینه میسازم من هم مثل تو از شب دلگیرم من هم مثل تو عاشق میمونم عاشق میمیرم نگاه کن مثل من و تو هیچکس عاشق نیست باور کن هم بغض من توی این شب مرگی و درد قلب سردمو پرپر کن هم بغض من همدم گریههای توام بی تو زخمی شعلههای شبم آخرین همدم خونگی بی تو من میسوزم میمیرم میدونم نمیشه که یه روز قلبمو از تو پس بگیرم آخرین همدم خونگی بی تو من میسوزم میمیرم میدونم نمیشه که یه روز قلبمو از تو پس بگیرم
آخدا
بابک زرین، سعید شبانینژاد، محمد فرشتهنژاد، ستار اورکی، حامی
گوش من کور شد و رفت چشم من نمیشنوه آ خدا دو تا سمعک واسه چشمام دو تا عینک واسه گوش میدونی فرقی نداره گوش من یا چشم تو یه صدا فقط میاد صدای دل که بد شکست همینی که هست انگاری دلت گرفته آ خدا انگاری دلت گرفته آ خدا عیبی نداره گوش نکن یا که نبین تو فقط گریه بکن گریه بکن تا که بباره آسمون که بباره چشم من یا بغره گوش اون تا بفهمه دل تو تا صدامون برسه به آسمون آ خدا دو تا سمعک واسه چشمام دو تا عینک واسه گوش
شب
بابک زرین، سعید شبانینژاد، محمد فرشتهنژاد، ستار اورکی، حامی
خیره در نگاه شب پر حرارت مثل تب هنوزم منتظرم آخ چه بده این انتظار تلخ طعمش مثل طعم زهرمار ولی دل خشکنکه با صدای خش خشی دل و چشمم میدوه که شاید تو اومدی اومدی تا من بدم دل به دلت چشم بدوزم به نگات غرق شم تو لحظه هات گم کنم وجودمو تو پیچ و تاب موهات بخونم طعم شیرین مزه خاطرههات یهویی تلخ میشه هرم نفسام میکشه روی لبام می شه عین زهرمار میرسم به انتظار چه بده این انتظار چه شبه این انتظار یه امید نا امیده انتظار انتظار آی انتظار تو چشات عین شبه رنگ موهات روز من مثل نگات عین موهات رنگ شب انتظار آی انتظار تو چشات عین شبه رنگ موهات روز من مثل نگات عین موهات رنگ شب
ماه دلگیر
بابک زرین، سعید شبانینژاد، محمد فرشتهنژاد، ستار اورکی، حامی
خداحافظ ای ماه دلگیرم خداحافظ که بعد از تو آروم نمیگیرم تو رو به دست خدا سپردم تنهایی و جدایی تقدیر ما بود همراه و عاشقانه از هم گذشتیم افسوس که دنیای ما از هم جدا بود افسوس که غربت ما بی انتها بود خداحافظ رویای شیرین هنوزم تو نگاه تو فردامو میبینم دلم گرفته فرصت نشد پناه بی کسی تو باشم با بغضی عاشقانه باید ازت جدا شم خداحافظ تنهایی تقدیر ما بود خداحافظ که این جدایی پایان عشق ما نیست خداحافظ
جدایی
بابک زرین، سعید شبانینژاد، محمد فرشتهنژاد، ستار اورکی، حامی
چه سخته جدایی امیدی ندارم که بی تو بخندم که طاقت بیارم نگامو باور کن اگر چه دلگیره الفاظ ما از هم گناه تقدیره هنوزم مبهوت این خواب کوتاهم خداحافظ هم بغضم خداحافظ همراهم
خاکستر شب (با گیتار)
بابک زرین، سعید شبانینژاد، محمد فرشتهنژاد، ستار اورکی، حامی
شبها که بغض میکنی دنیا سکوت میکنه زمان به صفر میرسه زمین سقوط میکنه شبها که بغض میکنی به مرز مرگ میرسم به گریه کوچ میکنم ببین چقدر بی کسم دریایی از آرامشی من طرحی از خروش رود زیباترین شعر جهان چشمای غمگین تو بود پشت کدوم ساعت شب درگیر این سفر شدیم چه دیر به هم رسیدیمو بی وقفه شکل هم شدیم تو که به غنچه کردن گلهای باغچه دلخوشی از عمق خاکستر شب چگونه شعله میکشی فرصت بده گریه کنم که بی نهایت عاشقم فکر گریز از شب و طوفان این دقایقم بگو کجای زندگیم گمشده بودی عشق من که خاطرات من همه در تو خلاصه میشدن شبها که بغض میکنی دنیا سکوت میکنه زمان به صفر میرسه زمین سقوط میکنه شب ها که بغض میکنی غصه به اوج میرسه دوباره شعله غروب به قلب موج میرسه
سوگند (با پیانو)
بابک زرین، سعید شبانینژاد، محمد فرشتهنژاد، ستار اورکی، حامی
وقتی میخندی زندگی زیباست چشمای سردت مثل آسمون همرنگ دریاست با تو تکرار شوق پروازم با تو دنیایی از آسمونو آینه میسازم من هم مثل تو از شب دلگیرم من هم مثل تو عاشق میمونم عاشق میمیرم نگاه کن مثل من و تو هیچکس عاشق نیست باور کن هم بغض من توی این شب مرگی و درد قلب سردمو پرپر کن هم بغض من همدم گریههای توام بی تو زخمی شعلههای شبم آخرین همدم خونگی بی تو من میسوزم میمیرم میدونم نمیشه که یه روز قلبمو از تو پس بگیرم آخرین همدم خونگی بی تو من میسوزم میمیرم میدونم نمیشه که یه روز قلبمو از تو پس بگیرم