رمان کوتاه «یونیقرسیتی» در ژانر طنز سیاه، دربرگیـرندهی داستانهای پیوستهای است از آدمهای گسستهای که ردی از خود در حافظهی دانشگاه به جای گذاشتهاند؛ آدمهای فـرومایه و فرهیخته، سنتی و مدرن، خاموش و معتـرض، افسـرده و سرزنده، فقیر و غنی، آبادگر و تخریبگر؛ داستانهایی که نویسندهی کتاب در طی بیستسال حضور خود در چند دانشگاه - در کسوت دانشجو و استاد- از نزدیک دیده است. یونیقِرسیتی بیـش از آنکه داستـان باشد، ناداستـانی است برگرفته از زنـدگی شخصیتهایی که آنقدر تکـرار شدهاند که بیشتـر بـا صفتهایشان شناختـه میشونـد تا نام خاصشان: استاد فـرهیخته، دانشجـویروشنفکرنما، دانشجـویافسرده، دانشجـویمستضعف، دانشجـوی نخبه و ...