در مقدمه این کتاب آمده است:داستان چهارراه، کمی پیش از انتشار فراخوان جشنوارة فیلمنامهنویسی پلیس در ذهنم شکل گرفته بود و شرکت در این جشنواره انگیزه خوبی بود تا به سرعت نگارش فیلمنامه را آغاز کنم. ساختار پیچیدة داستان، دقت بسیاری میطلبید لذا نگارش این فیلمنامه برای من بیشتر شبیه طراحی ساختمانی بزرگ و تودرتو بود و هنگام نگارش، احساس مهندس معماری داشتم که باید تمام جوانب کار را با دقت بسنجد وگرنه ساختمان فرومیریزد. روزهای نگارش، در خلوت اتاق کارم، بسیار خاطرهانگیز و خوشایند بود، یادش بخیر. نکتة دیگر شباهت ساختاری این فیلمنامه با فیلمهای مشابه ایرانی و خارجی است، در پیشگاه خداوند سوگند یاد میکنم این داستان به تمامی ساخته و پرداختة ذهن من است و در نگارش کل و جزء آن به هیچ داستان، فیلمنامه و فیلمی نظر نداشتهام. اگرچه بعد از نگارش این فیلمنامه، دو فیلم ایرانی با موضوع مشابه یعنی بازی با زمان ساخته شد و چند فیلم آمریکایی قبل و بعد از نگارش این فیلمنامه ساخته شده بود و ساخته شد زیرا برخی موضوعات در داستان و شعر ممکن است در یک زمان در ذهن چند نفر شکل بگیرد که در دنیای هنر، امری طبیعی است. در پایان، گفتنی است این فیلمنامه در بانک فیلمنامة خانه سینما ثبت شده است لذا ساختن فیلم بر اساس آن منوط به توافق و قرارداد با نگارنده و انتشارات کتاب ارج است. محمدحسن ارجمندی-31شهریور1401