بخشی از کتاب: مهدی بلند شد و به طرف پنجره رفت، هنوز به چهارچوب پنجره نرسیده بود که پرندهای با پرهای سبز و زرد از قای پنجره به درون اتاق پر کشیدو مهدی خیز برداشا تا پرنده را بگیرد اما پرنده به بال و پر خود تکانی داد و مانند کبوتری دستآموز و رام با یک جست پرید روی زانوی مامانیاش. ...