- من وقتی بچه بودم، هر روز قبل از این که به ابرها نگاه کنم چشم هام رو میبستم و پیش خودم گفتم هر شکلی که دیدم رو براش یه قصه میسازم ولی یه روز که ابر رو شبیه تمساح دیدم، هیچ داستانی به ذهنم نرسید و ترک عادت کردم . چرا؟ تمساح ها قصه ندارن ؟ - دارن ولی ترسناک . توی عالم من ، داستانهای ترسناک جایی نداشتن .