رمان/فیلمنامهای در خصوص اهدای اعضا و ارتباط با خدا
سینما و تئاتر (هنر و سرگرمی)
رقعی
سلفون
بالکی
ایران
فارسی
180
1
150 گرم
این اثر تقدیم میشود : • به همه کسانی که در اعتلای فرهنگ اهدای اعضا میکوشند، به خصوص خانواده اهداکنندگان اعضا، • به شوهرخواهر عزیزم-آقای «محمد رضایی»-که قلب «محمد حسین بهناممهر» در سینه او میتپد و انگیزهء من برای نگارش این فیلمنامه؛ و مشاهدهء حالات او در دوران سخت نارسایی قلبی، راهنمای من برای هرچه واقعیتر نگاشتن این داستان بود. • به سرکار خانم «بتول حسنی»- مادر بزرگوار مرحوم محمد حسین بهناممهر- که روح بزرگ او در اهدای قلب جوان برومندش، ستودنی است. به او که پس از نزدیک به دو دهه همچنان رابطه گرم و مادرانهای با خانوادهء خواهرم دارد و شوهرخواهرم را پسر خود میداند.گفتنی است سکانسهای شب اهدای قلب، براساس رخدادهای واقعی نوشته شده است. • و به خواهر عزیزم «نرگس ارجمندی» که صبوری او در دوران بیماری محمد عزیز و پس از عمل دریافت قلب او، مثالزدنی است.