جملات برگزیدهی کتاب لبخند با یک مغز اضافه: - فقط یک معضل فلسفی واقعی وجود دارد و آن خودکشی است. قضاوت در مورد اینکه زندگی ارزش زیستن دارد یا خیر، پرسش مهم و اصلی فلسفه است. - زندگی جادهای است که از ناکجاآباد آغاز و به نیستی ختم میشود. - وقتی آثار فلسفی را مطالعه میکنم احساس میکنم در حال هضم چیزی هستم که آن را داخل دهانم نگذاشتهام. - همانگونه که انسان قادر به دیدن عدم نیست که از آن زاده شده قادر به درک ابدیتی نیز نیست که او را میبلعد. - واقعیت صرفاً یک توهّم است؛ توهمی دیرپا و ماندگار. - هیچ گاه در مورد یک فلسفه بر اساس استفادۀ نادرست از آن قضاوت نکنید. در بخشی از کتاب لبخند با یک مغز اضافه میخوانیم: از بحث متافیزیک که بگذریم، سراغ مکتبی میرویم که صد و هشتاد درجه با متافیزیک تفاوت دارد و شعارش هم این است: «آنچه تجربه و مشاهده به ما میگوید بسیار متزلزلتر از آن است که بشود به آن اعتماد کرد.» میدانید برخی از فلاسفه را بیشترِ مردم با یک جمله یا یک اصطلاح و یک عبارت مشهور میشناسند، مثلاً جان لاک را با اصطلاح «تابولا راسا» یا «لوح نانوشته»، نیچه را با جملۀ «چون به سراغ زنان میروی بیتازیانه مرو» (نکتۀ جالب اینجاست که این جمله مال نیچه نیست، ضمن اینکه چندان هم به فلسفه ربطی ندارد)، و دستِ آخر دکارت را با جملۀ مشهور «میاندیشم پس هستم». در این میان گوتفرید ویلهلم لایب نیتز، فیلسوف خردگرای قرن هفدهم، بسیار بدشانس است که جملۀ مشهورش نه یک شاهبیت فلسفی، که مایۀ تمسخر و طعنۀ طنازان و طنزنویسان از کار درآمد.