متن پشت جلد: - اون خاطرات برات تلخن یا شیرین؟ -یه کابوس تلخ بودن اما حالا که اینجایی... لبخند تلخی زد: بیا وقتی از هم جدا شدیم، تلخیا رو فراموش کنیم و بعد از این فقط خاطرات خوب از هم به یاد داشته باشیم، بیا همو فراموش نکنیم و هر قاصدکی که در آغوش باد دیدیم، به یاد هم بیفتیم... به یاد این روزا... عصبی گفت: حس میکنم داری باهام خداحافظی میکنی! u0003میخوای بازم تنهام بذاری؟ - مگه چارهی دیگهای هم دارم؟ - آره داری! چارهت منم! کنارم بمون، مال من باش، قلبتو به من بده، قول میدم امانتدار بدی نباشم! با ناامیدی گفت: کاش زندگی ما یه قصه بود... اونوقت میشد آخرشو....