در این کتاب آمده است: ادگار جوانی امروزی است با احساسی عمیقاً انسانی و دردمند که علارغم اکراه اش از آثار کلاسیک، وقتی دیوانه وار عاشق دختر جوانی به نام شارلیه می شود، به ورتر گوته روی خوش نشان می دهد و به نوعی احساس مشابه انسان ها در تمامی قرون را اثبات می کند. پدر ادگار در پنج سالگی وی و مادرش را تنها می گذارد. ادگار در جوانی وارد آموزشگاه فنی می شود و در اثر ماجرایی ناخوشایند با مربی، از آن جا می گریزد و به شهر دیگری (برلین) می رود. اندکی بعد در غم عشقِ دختر جوانی از مربیان مهد کودکی که در همسایگی وی قرار دارد، گرفتار می شود و بعد می فهمد که دختر نامزد دارد. تصمیم می گیرد مانند ویلهلم در رمانِ ورترِ گوته که به صورت نامه بود، با ارسال نوارکاست های ضبط شده ای برای دوست اش ویلی و ... نمایشنامه و به دنبالِ آن رمانِ "غم های تازه ی آقای و. جوان" معروف ترین اثر نویسنده ی معاصر آلمانی آقای اولریش پلنتسدورف است که بلافاصله پس از اجرای صحنه ای و رادیویی، نویسنده اش را یک شبه در تمام اروپا مشهور کرد. آقای پلنتسدورف پس از موفقیت عظیمِ نمایشنامه، مطابق با آن دست به نگارش رمانی از روی آن زد. این اثر تحت تأثیرِ عمیقِ سه اثر بزرگ ادبی یعنی: 1. ناتور دشت اثر سالینجر 2. رابینسون کروزوئه اثر دانیل دفو و 3.غم های ورتر جوان اثر گوته بر نویسنده می باشد.