امیلی از سر و صداهای حیوانات داخل کاغذ دیواری نمیتوانست بخوابد و از حیوانات پرسید چرا نمیخوابند؟ آنها پاسخ دادند خوابمان نمیبرد. امیل از تک تک حیوانات سؤال کرد که قبل از خواب حمام کردید؟ بعد سؤال کرد آیا قبل از خواب شکلات داغ خوردهاید؟ آیا لالایی گوش دادهاید؟ عروسکتان را بغل کردهاید؟ چراغ را خاموش کردهاید؟ حیوانات هیچ کدام از این کارها را انجام نداده بودند و امیل کمک کرد تا انجام بدهند، بماند که چه ماجراهایی پیش آمد و باز هم خوابشان نبرد. در نهایت یک فکری به ذهن امیل افتاد و همه حیوانات خوابیدند.