وقتی که کلنل وزیری آمد به ایران، پدر من هم جزو آن اساتید موسیقی و هنرمندانی بود که همه جمع شدند پروانهوار به دور وجود علینقی وزیری. آن هم یک شخصیت ادارهکننده داشت. واقعاً یک رهبری جمع داشت، استعداد خاصی داشت. اشخاص سرشناسی دور او بودند: ابوالحسن صبا، موسی معروفی، پدر من، عبدالعلی وزیری، منوچهرخان وارسته، حسین گلگلاب، سلیما سپانلو و کسان دیگری که اسمهایشان نیست چون زود از دنیا رفتند. یک عکس بزرگی هست از کنسرتهای هفتگی کلنل وزیری در کلوپ موزیکال که عدهای عضو داشت. اعضا هم کسانی بودند که امکانات کمک به کلنل را داشتند. در آن عکس آن اشخاص همه هستند. من هم یک بچهی کوچک روی چهارپایه نشستهام. در هر کنسرت من یک قطعهای میخواندم. مجموعهای کلنل ساخته بود روی صدای من به نام آواز اطفال و در هر کنسرت یکی از آن قطعات اجرا میشد. کلنل من را بلند میکرد میگذاشت روی چهارپایه و من میخواندم. عکس دیگری هم هست که چاپ شده در جاهای مختلف که من در بقل کلنل نشستهام. به هرحال بچهی کوچکی بودم که یواش یواش افتادم در این کار.