روانشناسی : این کتاب یک تور جذاب از بزرگترین رازهایی است ، موفقیت و خودسازی فردی
انگیزش و موفقیت (فلسفه و روانشناسی)
فارسی
رقعی
شومیز
تحریر
همه سنین
ایران
90
100 گرم
داشتن یک نگرش خوب و دنبال کردن رؤیاهایتان تا زمانی که همه چیز طبق خواسته شما پیش میرود آسان است. چنین رویهای به ایمان زیادی نیاز ندارد. اما در مورد زمانهای سختی که رابطهای پیش نمیرود، گزارش مبنی بر بیماری دریافت میکنید، یا دوستی کار اشتباهی انجام میدهد، چطور؟ وقتی صدمه میبینید، به راحتی میتوانید اشتیاق خود را از دست بدهید. بسیاری از مردم به دلیل آسیب دیدن در حاشیه زندگی نشستهاند. آنها در حال پرستاری از زخمهای خود هستند و به دلیل آنچه پشت سر گذاشتهاند جلو نمیروند. شاید دلیلی برای دلسوزی برای خود داشته باشید، اما چنین حقی ندارید. خدا وعده داد که از آن خاکستر به تو زیبایی میبخشم. او گفت به خاطر اشتباهی که مرتکب شدی دو برابرش را به تو پس میدهم، اما باید به سهم خود عمل کنی. اگر میخواهید زیبایی را ببینید، اگر میخواهید دو برابر به دست آورید، باید ترحم نسبت به خود را دور کنید. دلسردی را از خود دور کنید و به بازی برگردید. همه ما زخمهایی داریم، اما نمیتوانید اجازه دهید یک شکست، یک بیماری یا جدایی بهانهای برای کنارهگیری کردن، باشد. گاهی در زندگی باید با درد بازی کرد. در بازی بمان: هیچ مصیبتی برای تو آنقدر بزرگ نیست که تسلیم شوی اثر جول اوستین است. جول اوستین کتاب در بازی بمان را برای آن دسته از افرادی نوشته است که با اولین دستانداز، ترجیح میدهند قید ادامهی مسیر را بزنند و از ادامهی بازی انصراف دهند. در مسیر رسیدن به اهدافی که در زندگی شخصی و در حوزهی کاری برای خود تعیین میکنیم، مادامی که همه چیز طبق برنامه و خواستهی ما پیش برود، گرفتن تصمیمات معقول و انجام کارهای درست میتواند بهآسانی نوشیدن یک جرعه آب گوارا باشد، اما وقتهایی که شرایط سخت و دشوار میشود و گمان میکنید در جهان هیچ اتفاقی به نفع شما نمیافتد چطور؟ زمانی که بیحوصله و خسته از دویدن و نرسیدن، صدایی از درون میشنوید که به شما میگوید: «تمام شد. هیچ چیز خوبی در آینده در انتظارت نیست.» زمانی که ماندن در بازی برایتان سختترین کار دنیاست و ترجیح میدهید تسلیم شرایط شوید و به تمام تلاشهایتان پشت پا بزنید. در این مواقع انتخاب شما چیست؟ انصراف دادن از بازی یا ماندن و جنگیدن و ادامه دادن؟