نیشا کانتور زندگی را در اوج ثروت و خوشی میگذراند تا زمانی که شوهرش اعلام میکند که میخواهد از او جدا شود. نیشا مصمم است که به زندگی پرزرقوبرق خود ادامه دهد. اما در این بین، او باید برای کنار آمدن با این وضعیت تقلا کند - او حتی کفشی را که تا چند لحظه پیش در آن ایستاده بود، ندارد. دلیلش این است که سام - در تاریکترین نقطه زندگیاش - بهطور تصادفی کیف باشگاه نیشا را برداشته است. و حالا نیشا هیچ ندارد. اما سام بهسختی وقت این را دارد که نگران یک کیف ورزشی گم شده باشد - او در تلاش است تا خود و خانوادهاش را سرپا نگه دارد. وقتی او کفشهای قرمز کریستین لوبوتن نیشا را با ارتفاع شش اینچ امتحان میکند، نیشا در پی این است که زندگیاش را پس بگیرد و تصمیم دارد با پس گرفتن کفشهایش شروع کند.