طوبی، زن کارگری که زندگی فقیرانهای دارد، برخلاف عقیده شوهرش محمود و پسر بزرگش عباس، دوست دارد در همان خانه محقرش زندگی کند. پسر کوچک ترش علی، که به مادرش سواد میآموزد در بحبوحه انتخابات مجلس ششم، به مسائل سیاسی کشورش علاقهمند است و در فعالیتهای انتخاباتی شرکت دارد و هر از گاهی پایش به کلانتری کشیده میشود. عباس که رؤیای سفر به ژاپن را در سر دارد و در یک کارگاه پوشاک کار میکند، دل در گروی عشق دختری میبندد، دختر بزرگتر خانواده که حاملهاست، پس از کتک خوردن از شوهرش با دختر کوچکش به خانه مادرش برمی آید ولی بعدها با وساطت طوبی به خانهاش ...