خلاصه: نصرت خانم زنی متکی به نفس است که پس از مرگ شوهرش کمر همت را بسته و از طریق ترشی فروشی چهار فرزند قد و نیم قدش را به سختی اما آبرومندانه از آب و گل دراورده است. داستان از جایی شروع میشود که مهلت خانه اجارهای نصرت خانم به سر آمده و او مجبور است به خانهای دیگر نقل مکان کند اما این جابجایی باعث بروز ماجراهایی میشود که مسیر زندگی نصرت خانم و خانوادهاش را تغییر میدهد.